اینم واسه ترم جدیدها
روز اول دانشگاه
عصر روز اول مدرسه ( ببخشید دانشگاه ) مکالمه دو خانوم ورودی جدید :
_ مریم ! این خانوم مدیر دانشگاه کجاست ؟ من از صبح تا حالا دنبالش میگردم !!!
_ ای بابا ! دانشگاه که خانوم مدیر نداره ! تازهام آبجیم میگفت صف وایسادن هم نداره !!!
_ یعنی اگه من الان با این کتاب بکوبم تو سر یکی و در برم ، نمیتونه پیش خانوم مدیر شکایت کنه ؟
_ نه
_ نه ؟؟؟ پس اخلاق ? انسانیت ؟ آخ ! مامـــــــــان ! این با کتاب زد تو سر من ? در رفت !
* سر کلاس درس یه آقای ورودی جدید دستشو بلند میکنه و میگه : آقا اجازه ! ما بریم دستشویی ؟
استاد در جوابش میگه : برو عزیزم ! خانوم شما برای چی میخندین ؟
_ خانوم : اجازه ؟ آقا اجازه ! این به جای اینکه بگه استاد ، میگه آقا ! هر هر هر ..!
* چند روز پیش ، در محوطه ی دانشکده ... آقای "ک" ( یکی از عجایب هشتگانه ) دچار این توهم میشود که خانمی دانشجو به ایشان سلام کرده ، پس بلافاصله با صمیمیت خاص همیشگی جواب سلام ایشان را داده و احوالپرسی نیز میکند ! فارغ از اینکه سلام خانوم خطاب به آقای پشت سر آقای "ک" بوده !!!! آقای "ک" بدون اینکه خود را از تک و تا بیاندازد ، با لبخندی ملیح و در کمال خونسردی به احوالپرسی ادامه میدهد ؛ در حالی که خانوم و آقای مذکور هاج و واج به ایشان نگاه میکنند !!!!
* خانوم "د" بعد از کلی داد و هوار از کمبود فضای درایو c این چنین شکایت میکند که : ( درایو f ام رو توی Desktop خالی کردم ، چون نمیخواستم save اش کنم ! این خانوم فکر میکند Desktop فضایی است مانند روی میز کامپیوتر که میتوان محتویات درایوها را روی آن ریخته و قسمتی از Hard را خالی نمود ! ) وی بعدها طی یک اقدام احساسی و مظلوم نمایانه گفت که عقلش مثل بچهای پنج ساله است ! و بنده در کمال بزرگواری ، طی اندرزهایی پدرانه ، با این استدلال که " نعمات الهی به طور مساوی تقسیم نشده " سعی بر دلداری ایشان داشتم ، ولی نمیدانم چرا عصبانی شد !!!!
* ساعت ??:?? در کلاس درس، زیر سایه ی نگاه سنگین استاد ...
آقای "ج" برای اجابت مزاج از کلاس خارج میشود . ده دقیقه بعد آقای "ج" با زیپ باز وارد کلاس میشود !!! در حالی که گوشه ی پیراهنش از لای زیپ بیرون مانده ، او در راه آمدن به داخل کلاس با خنده های گاه و بیگاه خانومها ، به سوتی مذکور پی میبرد . او طی یک حرکت انفجاری روی خود را به طرف آقایان بر میگرداند و با همان سرعت زیپ خود را بالا میکشد !!! و شلیک خنده ی دانشجویان !!! "ج" یکی از شاهکارهای خلقت است !!!!
* کلاس درس معارف ... در حالی که آقای "الف" استاد معارف اسلامی از تجربههای مشاورهای خود میگوید : ( بعله ! این خانوم شوهر دار ، توی اینترنت با مردی آشنا میشه ! این آقا یک چتر باز میکنه و این دو تا میرن زیر چتر!! ) پس از اندکی دقیق شدن در قضیه ، معلوم شد که منظور آقای "الف" از چتر ، همان چت خودمان است !!!!
راه های موفقیت در دانشگاه
?- سعی کنید از همان ترم اول ذهنیت مثبتی را از خودتون در ذهن استاد بر جای بگذارید .
?- در هنگام انتخاب واحد عجله نکنید . چون معمولا برای کسانی که جا می مونند ، یک استاد لبو نمره بده ، واحد ارائه می کنه .
?- به بهانههای مختلف خود را سر راه اساتید قرار دهید و از ملاقات ایشان اظهار شادمانی و خرسندی وافر نمایید .
?- سر کلاس ، خود را لح لح زنان ، مشتاق صحبتهای اساتید نشان دهید و گهگاهی با حرکات شدید سر ، حرفهای ایشان را شدیدا تایید کنید .
?- فراموش نکنید سوال کردن بلافاصله بعد از اتمام کلاس ، نقش مهمی در جا باز کردن در دل استاد ایفا می کند .
?- همیشه یک کیف بزرگ بنددار به همراه داشته باشید و درون آنرا از انواع مختلف کتاب و جزوه انباشته کنید .
?- استغفرالله ، مبادا فکر کنید بالای چشم هیچ استادی ، ابرویی وجود دارد .
?- روز معلم نقش مهمی در سرنوشت شما دارد .
?- از روز اول ترم اول ، نشان دهید به تست و کنکور بیشتر از جانتان اهمیت میدهید .
??- این قدم آخر ، به خودتون و قلق های خاص هر استاد بستگی داره و از عمومیت برخوردار نیست .